تبیین منظومه فکری رهبری

آخرین نظرات
پیوندها

۲۱ مطلب با موضوع «تبیین مصحف» ثبت شده است

وَإِذا قیلَ لَهُم آمِنوا کَما آمَنَ النّاسُ قالوا أَنُؤمِنُ کَما آمَنَ السُّفَهاءُ ۗ أَلا إِنَّهُم هُمُ السُّفَهاءُ وَلٰکِن لا یَعلَمونَ.  بقره: 13

و هنگامی که به آنان گفته شود: «همانند (سایر) مردم ایمان بیاورید!» می‌گویند: «آیا همچون ابلهان ایمان بیاوریم؟!» بدانید این‌ها همان ابلهانند ولی نمی‌دانند! 

 

• خودبزرگ بینی و توده‌ی مردم را نابخرد بحساب آوردن و تحقیر قشرهای مردم که این، هم آنروز، و هم در همه‌ی اعصار تطبیق می‌کند با کسانی که از اندکی دانش و معرفت برخوردارند، چه روشنفکر دینی چه روشنفکر غیردینی، به مردم با نظر تحقیر نگاه می‌کند و ما در جامعه‌ی خودمان از این قبیل داشتیم و همچنان متأسفانه هنوز هم داریم، وقتی به این توده‌های مردم که باعشق و اخلاص برای دفاع به جبهه‌های جنگ می‌شتابند نگاه می‌کند این‌ها را تحقیر می‌کند، به مراسم مردم و به باورهای مردم با نظر تحقیر نگاه می‌کند، اگر به او گفته بشود: چرا شما در جمع مردم وارد نمی‌شوید و چرا با آن‌ها هم آوا و هماهنگ و هم‌گام نمی‌شوید؟ می‌گوید: آیا من با این‌ها هم آوا بشوم؟! ملت را و توده‌های مردم را نابخرد می‌داند! 

• در حالی که ممکن است توده‌های مردم بی‌سواد، یا احساساتی باشند، اما نابخرد نیستند و در همه‌ی ادوار همه‌ی کارهای بزرگ که حاکی از عزم و اراده‌ی ملی بوده، بدست توده‌های مردم انجام گرفته، همانطور که ما در انقلاب خودمان دیدیم مردم جلوتر از روشنفکران و صاحبان داعیه حرکت می‌کنند. البته اینجا منظورم از روشنفکر فقط روشنفکر فکلی نیست، بلکه همه‌ی کسانی که نوعی با کتاب و با فکر و با فرهنگ ارتباط و سروکار دارند، که در بینشان هم عمامه‌ای،‌ هم روشنفکر فکلی و هم آدمهای اهل کتاب و اهل معرفت، استاد، دانشجو و غیر و ذالک، هم آنروز بوده و هم امروز هست. ۱۳۷۰/۰۹/۰۶

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۸ ، ۲۲:۳۴

«واذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض قالوا انما نحن مصلحون»

و چون به آنان گفته شود در زمین فساد نکنید گویند، ما همین اصلاح کننده‌ایم.  

«الا انهم هم المفسدون و لکن لا یشعرون»

آگاه باشید که آنان همان مفسدانند ولکن نمی‌فهمند.بقره: ۱۱، ۱۲، ۱۳ 


• پس اصل این‌که قرآن می‌گوید: «واذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض»، وقتی به آن‌ها گفته شود در زمین فساد نکنید، خود این تعبیر حاکی از این است که قرآن آن‌ها را مفسد می‌داند، چون اگر آن‌ها را مفسد نمی‌دانست نمی‌گفت وقتی به او بگوئید چرا فساد می‌کند؟ معلوم می‌شود فساد می‌کنند و قرآن آن‌ها را مفسد می‌داند پس قبل از آنی که جمله‌ی: «الا انهم هم المفسدون» گفته بشود، خود جمله‌ی اول یعنی: «اذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض» نشان دهنده‌ی اینست که آن‌ها در زمین فساد می‌کنند و بینش قرآن این است که این‌ها فساد است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۸ ، ۰۷:۴۳

وإذا قیل لهم لا تفسدوافی الارض قالوا إنما نحن مصلحون، ألا إنهم هم المفسدون و لکن لایشعرون، وإذا قیل لهم آمنوا کما آمن الناس قالوا أنؤمن کما آمن السفهاء ألا إنهم هم السفهاء و لکن لایعلمون.»  سوره بقره، آیات ۱۱، ۱۲، ۱۳ 

• وچون به آنان گفته شود در زمین فساد مکنید گویند: ما همین اصلاح کننده‌ایم آگاه باشید که آنان همین مفسدند و لیکن نمی‌فهمند. و چون به آنان گفته شود ایمان آورید چنانکه مردم ایمان آورده‌اند گویند: آیا ایمان آوریم چنانکه نابخردان ایمان آورده‌اند، آگاه باشید آنان خود نابخردند و لیکن نمی‌فهمند.


• مسأله‌ی اصلی در این آیات، ترسیم چهره‌ی منافقین است. و عرض کردیم که مقصود عمده از منافقین، عبارتست‌ از آن جریان نفاق در جامعه‌ی اسلامی، یعنی سخن بر سر این نیست که کسی ظاهر و باطنش با هم یکی نیست. این البته یک بیماری است، اما این آن چیزی نیست که این آیات با این همه توجه و شدت به مقابله با آن برخاسته باشد، بلکه مقصود اینست که در جامعه یک جریان خصومت و دستگاه توطئه‌ای زیر پوشش دین و زیر ظاهر ادعای ایمان وجود دارد، که این آیات، با آن جریان مقابله می‌کند و او را می‌خواهد افشاء کند، در حقیقت یک گروه دشمنی را می‌خواهد ترسیم و چهره‌نگاری کند. ۱۳۷۰/۰۸/۲۹

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۸ ، ۰۰:۳۵

فی قُلوبِهِم مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ وَلَهُم عَذابٌ أَلیمٌ بِما کانوا یَکذِبونَ.
در دل‌های آنان یک نوع بیماری است؛ خداوند بر بیماری آنان افزوده؛ و به خاطر دروغ‌هایی که می‌گفتند، عذاب دردناکی در انتظار آن‌هاست. سوره مبارکه بقره، آیه ۱۰

 

• وقتی‌که قدرت الهی، قدرت اسلام، قدرت قرآن، قدرت معنویت، در یک جا عَلَم برمی‌افرازد، کسانی که مخالف معنویتند، کسانی که اهل ظلمند، کسانی که اهل فسادند، کسانی که به هر جهتی معنویت و دین را برنمی‌تابند، دشمنی می‌کنند. وقتی در جنگ احزاب، قریش از یک طرف، یهود از یک طرف، سقیف از یک طرف و انواع و اقسام دشمنان از اطراف حمله کردند و مدینه را محاصره نمودند، در آن‌جا مردم دو دسته شدند؛ مؤمنین یک‌طور، غیرمؤمنین و کسانی که «فی قلوبهم مرض»بود، یک طور دیگر. آن‌هایی که در دلشان مرض بود می‌گفتند؛ ما فریب خوردیم؛ اسلام نتوانست به ما عزّت و امنیت دهد و ما را نجات بخشد. اطراف مؤمنین را محاصره کرده بودند. این حزبها و گروههای دشمن، شرقی‌اش، غربی‌اش، همسایه‌اش، دوردستش، همه دست به دست هم داده بودند، سر به هم آورده بودند و به دولت اسلامی حمله کرده بودند؛ اما مؤمنین می‌گفتند: ما تعجّب نمی‌کنیم. این همان چیزی است که خدا و پیامبر به ما وعده کرده بودند. وعده‌ی خدا و پیامبر این است که «الّذین امنوا یقاتلون فی سبیل‌اللَّه والّذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت». شما که مؤمنید، در راه خدا مبارزه می‌کنید. 


•آن‌هایی که با خدا میانه‌ای ندارند، در راه طاغوت مبارزه می‌کنند. آری؛ آن‌ها هم مبارزه می‌کنند؛ ولی «فقاتلوا اولیاء الشیطان ان کید الشیطان کان ضعیفا». اگر مبارزه کردید، اگر ایستادید، اگر صبر و ثبات خودتان را از دست ندادید، شما پیروزید؛ اما اگر رها کردید، احساس ضعف کردید، احساس نومیدی کردید، عقبگرد کردید، نه. پس، حضور دشمن و حمله‌ی دشمن، مایه‌ی تعجّب نیست؛ یعنی هم در صورت مبارزه، در صورت صبر و در صورت ایستادگی، پیروزی به دست می‌آید و هم در صورتی که شما صادق باشید، دشمنی‌ها به سمت شما توجّه پیدا می‌کند. ۱۳۷۷/۱۰/۰۴

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۸ ، ۲۲:۲۲

یُخادِعونَ اللَّهَ وَالَّذینَ آمَنوا وَما یَخدَعونَ إِلّا أَنفُسَهُم وَما یَشعُرونَ.
می‌خواهند خدا و مؤمنان را فریب دهند؛ در حالی که جز خودشان را فریب نمی‌دهند؛ (اما) نمی‌فهمند.
سوره بقره، آیه ۹


ظاهر و باطن‌شان یکی نیست، درصدد فریب‌زنی و خدعه هم هستند، آری آن‌ها می‌خواهند با شما خدعه کنند و این خدعه چیزی ورای آن دروغ‌زنی است.
 یک وقت یک کسی صرفاً دروغی به شما می‌گوید، اما یک وقت هست که پشت سر این دروغ یک فتنه‌ای هست و می‌خواهد با خدعه و نیرنگ آن فتنه را تحقق ببخشد و این چیز بزرگتری است. البته اساس این خصوصیت دوم بر خصوصیت اول استوار است، یعنی دروغ‌زنی آن‌ها محور کار است، اما پشت سر این دروغ‌زنی یک خدعه‌گری وجود دارد که این، هشیاری بیشتری را می‌طلبد، البته آن منافق فردی بعنوان یک خصوصیت فردی، این دومی را دیگر ندارد و همان ظاهر و باطنش یکی نیست. 
• اما جریان نفاق در جامعه، بعنوان یک جریان دشمن و مخاصم، مسأله‌اش این نیست که باطنش با ظاهرش یکی نیست، بلکه پشت سر این یکی نبودن یک خدعه و نیرنگ و یک مقصود باطل است که می‌خواهد اجرا شود. البته، مسأله را برای مؤمنین و برای همه‌ی مردم روشن می‌کند که بدانید این خدعه بی‌فرجام است، یعنی با خودشان خدعه می‌کنند، نه با خدا. اگر چه ممکن است مؤمنین تا مدتی هم نفهمند که این‌ها درصدد چه هستند، اما آنکه در یک جامعه‌ی ارزشی، ارزش‌ها را نمی‌پذیرد و درصدد ضربه زدن به آن ارزش‌هاست این با کسی جز خودش خدعه نمی‌کند و خود اوست که خودش را از سفره‌‌ی رحمت الهی دور می‌کند و خود را از خیرات جامعه‌ی اسلامی مبرّا و جدا می‌سازد و در حقیقت، منافق ضرر عمده را به خودش می‌زند. ۱۳۷۰/۰۸/۲۹

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۸ ، ۱۲:۲۵

 

یُخادِعونَ اللَّهَ وَالَّذینَ آمَنوا وَما یَخدَعونَ إِلّا أَنفُسَهُم وَما یَشعُرونَ.
می‌خواهند خدا و مؤمنان را فریب دهند؛ در حالی که جز خودشان را فریب نمی‌دهند؛ (اما) نمی‌فهمند.
سوره بقره، آیه ۹


• هدف از  جلسات  قرآنی، از این دعوت از قرآنیان این است که به قرآن نزدیک بشویم؛ نزدیکیِ معرفت، نزدیکیِ عمل؛ همت باید این باشد. امروز دنیای اسلام تشنه‌ی عمل به قرآن است؛ و دشمنان اسلام این را نمی‌خواهند.
 بدیهی است که دشمنان اسلام صریحاً نمی‌گویند ما دشمن قرآنیم یا دشمن اسلام - «یخادعون اللَّه و الّذین امنوا» آن‌ها با خدا هم خدعه می‌کنند، با بندگان خدا هم خدعه می‌کنند.
آن‌ها می‌گویند ما طرفدار اسلامیم، اما درست به همان نقطه‌ای که اسلام از ما می‌خواهد، به آن نقطه حمله می‌کنند. امروز شما می‌بینید در بعضی از کشورهای اسلامی، طرح مسئله‌ی جهاد جرم است؛ در کتاب درسی نباید مسئله‌ی جهاد مطرح بشود، در گفتگوهای کسانی که به نحوی با دستگاه‌های دولتی مرتبطند، اسم جهاد و اسم شهادت نباید مطرح بشود. به این چیزها و به عمل ما حمله می‌کنند. اتحاد اسلامی را ضربه می‌زنند، دل‌ها را نسبت به یکدیگر بدبین می‌کنند، مسئله‌ی سنی و شیعه، مسئله‌ی فِرق گوناگون بین شیعیان، مسئله‌ی فِرق گوناگون بین اهل تسنن؛ این‌ها موضوع کارهای دشمنان اسلام است. نمی‌گوید من با قرآن مخالفم، اما با آنچه که محور تربیت و تعلیم قرآنی است، با او مخالفت می‌کند، که مثالش همین مثال وحدت است. ۱۳۸۸/۰۵/۰۳

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۸ ، ۰۹:۴۱

ٱلَّذِینَ کَفَرُوا۟ سَوَآءٌ عَلَیْهِمْ ءَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ ● خَتَمَ ٱللَّهُ عَلَیٰ قُلُوبِهِمْ وَ عَلَیٰ سَمْعِهِمْۖ وَ عَلَیٰٓ أَبْصَٰرِهِمْ غِشَٰوَةٌۖ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ● سوره بقره، آیه ۶و۷

 

❈ آیه می‌گوید: برای این‌ها عذاب بزرگی هست.
 که البته عمده و مهم‌ترین آن در ادامه‌ی حیات بشر است یعنی حیات پس از مرگ چون اصلاً این مزرعه برای رویش و بالش است و این حیات برای فهمیدن حقیقت و رشد کردن در پرتو حقیقت است، تا آنجا بشود نتیجه‌اش را برد. و در حیات اخروی همه‌ی آنچه که به دست انسان می‌آید عبارت از محصولی است که رشد و پرورش روحی در پرتو حقیقت در دنیا پیدا کرده و لذا کسی که حقیقت را از اول در ذهن خودش و در حیات خودش و در زندگی خودش راه نداده، در آن زندگی وضع بسیار اسف‌انگیزی خواهد داشت. 


❈چون آن‌جا، جایی است که روحیات انسان کلید زندگی را در دست دارد،‌ یعنی شما اگر اینجا با اخلاص باشید آن اخلاص آنجا بکار می‌آید، و اگر اینجا نسبت بخدا و به حقیقت با محبت باشید آنجا بکارتان می‌آید. اگر اینجا دارای فلان خصلت خوب باشید مثل خیرخواهی انسان‌ها آنجا بکارتان می‌آید. 
تصنع‌ها آنجا شکسته می‌شوند. این کارهایی را که ما این‌جا تصنعی می‌کنیم آن جا بکار نمی‌آید بلکه آنچه را که در اندرون انسان هست و شکل روح و شخصیت حقیقی انسان را تشکیل می‌دهد آنجا نیز همان بکار می‌آید، کسی که از اول در را بر روی حقیقت بسته و با او جنگیده و او را در زندگی و در مغز و ذهن و در عمل خودش راه نداده وضع بسیار بدی خواهد داشت. عذاب بزرگ در آنجاست اما بخشی از این عذاب هم در زندگی کنونی دنیاست.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۸:۳۰

• نکته‌ای که از : «وماانزل الیک و ماانزل من قبلک»سوره بقره، آیه ۴ استفاده می‌شود اینست که: 
خط روشن نبوت یک خط واحد است و خطوط جداگانه و مختلف نیست، یعنی اگر شما ایمان به همه‌ی پیغمبران دارید لازمه‌اش این است که همه‌ی پیغمبران سخن واحد یا سخنی مکمل سخن یکدیگر آورده باشند، و الا اگر بین سخن‌های آن‌ها تناقضی وجود داشته باشد ممکن نیست به همه ایمان داشته باشید، زیرا نمی‌شود انسان، هم به کسی اعتقاد داشته باشد و هم به کسی دیگر که ضد اوست،‌ چنین چیزی ممکن نیست.

• پس وقتی قرآن به ما تعلیم می‌دهد باید به همه‌ی پیغمبران اعتقاد داشته باشید معنای این تعلیم و آموزش این است که همه‌ی پیغمبران سخن واحدی را می‌گویند، بر روی خط واحدی حرکت می‌کنند و به سمت مقصد واحدی حرکت می‌کنند و مکمل یکدیگر هستند. متاسفانه در کتب پیامبران گذشته تورات، انجیل وزبور تحریفاتی است که کاملا مشخص است که وحی نیست.

• اما بطور کلی جهان‌بینی در تمام این کتاب‌های آسمانی یکی است، اگر چه احکام بر حسب زمان‌های مختلف تفاوت‌های کم و بیشی کرده است. ۱۳۷۰/۰۸/۰۱

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۹:۱۱

«و مما رزقناهم ینفقون» سوره بقره، آیه۳

انفاق


• و از آنچه که ما روزی آن‌ها کرده‌ایم انفاق می‌کنند. انفاق کردن یعنی خرج‌کردن از مال بدیهی است که مراد از این خرج‌کردن، آن خرجی نیست که انسان برای خودش می‌کند، چون خرج کردن برای خود را هر انسانی می‌کند بلکه مقصود انفاق در راه خداست. یعنی در راه هدف‌های والا و در راه آرمان‌های الهی خرج‌کردن بسیار مهم است! و این انفاق دارای دو فایده است: فایده‌ای که به انفاق کننده می‌رسد. فایده‌ای که به انفاق شونده می‌رسد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۰:۰۴

• حد فاصل ادیان الهی و خیل عظیم مؤمنین عالم با بقیه‌ی مردم و انسان‌ها در ایمان به غیب است، یعنی ماورای دنیای احساسات ما و معادلات و محاسبات بشریِ مبتنی بر این حواس. حد فاصل و نقطه‌ی اصلی، این‌جاست؛ آیه‌ی «الّذین یؤمنون بالغیب». سوره بقره، آیه۳
 ایمان به غیب، به معنای بی‌اعتنایی به دنیای شهادت - یعنی همین دنیای ارتباطاتِ مشهود و مفهوم همه - نیست؛ به این‌ها که نباید بی‌اعتنایی کرد. چشم می‌بیند، حواس احساس می‌کنند و عقل ادراک می‌کند. باید برطبق این‌ها عمل کرد. 

 

• ایمان به غیب، معنایش این است که ماورای آنچه که در محدوده‌ی حواس ظاهری و ادراک مادّی انسان هست، عالم دیگری، آن هم نه یک عالم بلبشویِ هرکس هرکسیِ تصادفیِ بخت و اقبالی، بلکه عالمِ منظمِ علت و معلولیِ دقیقی وجود دارد.
 یعنی ماورای این عالم مُلک، ملکوت و عالم معنایی هست. این عالم معنا، متعلق به قیامت و برزخ و بعد از مرگ نیست؛ متعلق به همین الانِ من و شماست و باید به آن معتقد بود. البته نقطه‌ی اصلی، بلکه کل معنای حقیقی همه‌ی عوالم، ذات مقدس باریتعالی است که او منشأ حیات و وجود و فعل و انفعالات و حرکت و همه چیز است؛ لیکن در این عالم غیب، خیلی چیزهای دیگر هم می‌گنجد که باید به آن‌ها معتقد بود. ۱۳۶۹/۰۶/۲۹

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۰:۴۸

الَّذینَ یُؤمِنونَ بِالغَیبِ وَیُقیمونَ الصَّلاةَ وَمِمّا رَزَقناهُم یُنفِقونَ
(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [=آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان می‌آورند؛ و نماز را برپا می‌دارند؛ و از تمام نعمت‌ها و مواهبی که به آنان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند. [سوره بقره، آیه۳]

_ اگر کسی اعتقاد و باور خودش را در عوامل مادی و صحنه‌ی ماده محدود کرد هدف او هم محدود به صحنه‌ی ماده‌ خواهد شد و دیگر امکان ندارد ایده غیرمادی برای او وجود داشته باشد. اگر شما گفتید حقیقت و وجود عبارت است از آن‌چه که من آن‌را می‌بینم و هرچه را من نبینم و هرچه را من لمس نکنم وجود ندارد، آیا می‌توانید هدف خودتان را فراتر از آنچه چشم‌ها می‌بیند و دست‌ها لمس می‌کند و گوش‌ها می‌شنوند ببرید؟!

_ پس اگر جهان‌بینی ما مادی بود، بطور طبیعی هدف ما هم یک هدف مادی خواهد بود، اما اگر ایمان به غیب داشتیم و ورای محسوسات به چیزی بالاتر و والاتر هم ایمان آوردیم، آن وقت هدف ما هم می‌تواند چیزی والاتر و بالاتر از همین مادیات باشد.

 این ارتباط بین ایمان به غیب و هدف یا ایمان به ماده و باز هدف است. ۱۳۷۰/۰۸/۱۵


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۳:۱۱

تفسیر

_ در قرآن کریم، حقیقت تلخی مطرح شده است که اگر بخواهیم اسمی برایش بگذاریم، می‌توان اسم آن را «ارتجاع» یا «ارتداد»، یعنی عقبگرد، خسران و از دست دادن دستاوردها گذاشت. 
متأسفانه به جوامعی مربوط است که در بهترین حالات معنوی و الهی هستند. به مردمِ دوران اسلام مربوط است. یک بیماری است که مخصوص کشورها و ملت‌هایی است که با حرکتی عظیم، یک قدم به جلو برداشته‌اند و به تعبیر امروز  انقلاب کرده، به جایی رسیده و خود را به خدا نزدیک کرده‌اند. این قضیه چقدر مهم است که ما هر روز، بارها در سوره‌ی حمد باید جمله‌ای را که به‌نحوی اشاره به همین حقیقتِ تلخ دارد، تکرار کنیم:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۲:۴۴

تفسیر
▪️بشر، وقتی از معنویّت غافل شد، همه‌ی درهای اصلاح و صلاح به روی او بسته می‌شود. امروز به دنیای مادّی نگاه کنید! امروز آنچه که در دنیای مادّی، می‌تواند کلید همه‌ی اصلاحات و سعادت‌ها محسوب شود، همین است که انسان‌ها به خود آیند، متذکّر شوند، هدف خلقت را از ورای این ظواهر مادّی جستجو کنند دنبال حقیقتی بگردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۶:۴۴

▪️ ما امروز هرچه راجع به آینده بگوئیم، در حقیقت نگاه کردن و گفتن و اشاره کردن به برهه‌ای از زمان است که آن برهه متعلق به شماست؛ وجود واقعی شما در آن برهه تعیین کننده و کارگشاست. این موضوعی که نگاه به آینده دارد، مسئله‌ی شعار دهه‌ی چهارم است - که شروع شده - یعنی پیشرفت و عدالت. اعلام کرده‌ایم که این دهه، دهه‌ی پیشرفت و عدالت باشد. البته با گفتن و با اعلام کردن، نه پیشرفت حاصل می‌شود و نه عدالت؛ اما با تبیین کردن، تکرار کردن و همت‌ها و عزم‌ها را راسخ کردن، هم پیشرفت حاصل می‌شود و هم عدالت.

▪️ ما می‌خواهیم مسئله‌ی پیشرفت و عدالت، در دهه‌ی چهارم به یک گفتمان ملی تبدیل بشود. همه باید آن را بخواهیم؛ تا نخواهیم، طراحی و برنامه‌ریزی و عملیات تحقق پیدا نخواهد کرد و به هدف هم نخواهیم رسید؛ باید تبیین بشود.۱۳۸۸/۲/۲۷


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۸:۵۹

خامنه ای

▪️ جمهوری اسلامی یعنی نظام مردمی، نظام مستقل، نظام مبتنی بر ارزش‌های اصیل، نظام مبتنی بر آزادی فکر و عدالت اجتماعی -  نسل‌های قبل ملت ایران تلاش کردند و خدای متعال هم این هدیه الهی را به آن‌ها داد؛ یعنی یک نظام مردمی که پایه‌های آن بر ضدیت با فساد و انحراف و کجروی و وابستگی نهاده شده است. این هدیه را باید نگه داشت. این‌طور نیست که اگر خدا به قومی نعمت داد، آن قوم خاطرجمع باشند که این نعمت برای آن‌ها خواهد ماند.!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۸:۵۷

قرآن

 ▪️قرآن با صراحت می‌گوید: «ذَٰلِکَ ٱلْکِتَٰبُ لاَ رَیْبَۛ فِیهِۛ» [ سوره بقره/ ۲]؛ چون به خودش معتقد و متکی است؛ همه‌ی ما باید «لاریب فیه» باشیم؛ عقاید ما باید «لاریب فیه» و قرص و محکم و استوار باشد و آن را با زبان مناسب بیان کنیم؛ آن وقت خواهیم دید که
 «سِحر با معجزه پهلو نزند دل خوش دار». 
دیگر غصه نخورید؛ معجزه را به میدان بیاورید؛ سِحر به خودی خود جمع خواهد شد و آن عِصیّ و حبالشان را خواهد خورد.
مهم این است که ما این ید بیضا را از جَیبمان بیرون بیاوریم و نشان بدهیم؛ مهم این است که ما این عصای موسوی را بیندازیم؛ این همان ابتکار را لازم دارد.
می‌خواهم این را عرض بکنم که تبلیغ - رساندن - مقدماتی دارد؛ باید محتوا را آماده کرد؛ ابزار را هم به تناسب انتخاب کرد و پشت سر این محتوا و ابزار، همت و شوق و اراده‌ی قوی‌یی هم قرار داد و با سعه‌ی صدر جلو رفت.۱۳۷۰/۱۲/۰۵


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۷:۰۸

▪️روحانیون، به تقوا و ورع و بی‌اعتنایی به دنیا در چشم‌ها شیرین شدند. بدون ورع و بدون دورانداختن دنیا، نمی‌شود در چشم‌ها شیرین ماند. مردم رودربایستی ندارند؛ خدا هم با کسی رودربایستی ندارد. من بارها عرض کرده‌ام که خدای متعال در چند جای قرآن درباره‌ی بنی‌اسرائیل می‌گوید:
 «و فضّلناهم علی‌العالمین»
 ما شما را بر همه‌ی مردم دنیا برتری دادیم. 
همین بنی‌اسرائیل‌ اند که باز قرآن درباره‌ی آن‌ها می‌فرماید:
 «و ضربت علیهم الذّلّة والمسکنة و باؤا بغضب من‌اللَّه» (سوره بقره- آیه ۶۱)
چرا؟ رفتار خود آن‌ها موجب چنین وضعیتی شد. مگر خدا با من و شما قوم و خویشی دارد؟ مگر خدا با جمهوری اسلامی و با این اسم قوم و خویشی دارد؟ من و شما هستیم که باید معین کنیم این جمهوری، اسلامی است، یا اسلامی نیست؛ این هم در رفتار ماست.۱۳۷۰/۰۵/۲۳


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۳:۱۱

خصوصیات متقین
الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوه و مما رزقناهم ینفقون ( ۳- بقره ): برای همین متقین شش خصوصیات بیان شده که این شش خصوصیات در یک انسان، در حقیقت عناصر تشکیل دهنده‌ی تقواست و آن تقوای صحیح و عینی با این شش خصوصیت در حقیقت در انسان تأمین می‌شود البته فراموش نشود که گفتم: این تقوا در همه‌ی مراحل به انسان کمک می‌کند، یعنی شما وقتی یک مایه‌ای از تقوا داشته باشید از قرآن یک چیزی می‌فهمید و هدایت می‌شوید و این تقوا هرچه بیشتر بشود شما از قرآن بیشتر می‌فهمید یعنی حتی یک انسانی که در حد اعلای تقوا هست اگر باز تقوایش بیشتر شود به همان نسبت افزایش روحیه تقوا ممکن است باز چیزهای جدیدتر و ترفه‌تر و یک ظرافت‌هایی را از قرآن بفهمد و این فقط مربوط به اول کار نیست که بگوئیم اگر می‌خواهید از قرآن چیزی بفهمید باید با تقوا بشوید و بعد که تقوا یعنی همان هشیاری و دقت را بدست آورید دیگر برو در بطن قرآن، نخیر، در همه‌ی مراحل هرچه این تقوا بیشتر شد درک انسان بیشتر می‌شود، حالا این شش خصوصیت مقدماتی است برای این‌که یک سطح قابل قبولی از تقوا در انسان بوجود بیاید، یا بگوییم یک حداقل لازمی از تقوا در انسان بوجود می‌آید. اولین خصوصیت این است که: الذین یؤمنون بالغیب.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۵۵

_ این ظلمات دنیا را مشاهده می‌کنید که قدرت مادی چه گرد و غباری امروز در دنیا برپا کرده؟ عربده می‌کشند و تصمیم‌گیری می‌کنند و چه بسیار انسانهایی که در این راهها گمراه می‌شوند. پس باید مواظب بود! چقدر انسان امروز در دنیا حقانیت راههای استکباری را در دلش قبول دارد؟ همین که می‌گویند افکار عمومی غرب اینگونه گفت همین تلاشی که می‌کنند تا افکار عمومی غرب را علیه یک مفهومی و یک حقیقتی برانگیزد این برای چیست؟ 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۸ ، ۱۵:۵۸

تقوا

▪️...فرهنگ تقوا در جامعه خیلی تکرار می‌شود، من اصرار دارم شما آن نکته‌ی حرف مرا دریابید...

مفهوم تقوا
تقوا یعنی پرهیز با حرکت، نه پرهیز با سکون، یک وقت هست شما در حال سکون پرهیز می‌کنید، یعنی برو در خانه‌ات بنشین و کاری به کار چیزی نداشته باش و با رانندگی نکردن پرهیز کن به این که به کوه نخوری و از دره پرتاپ نشوی، پرهیز از کوهنوردی کردن، حرکت نکردن در خارزارها که خارهای مَغیلان دامن شما را نگیرد، این جور پرهیز است و اسلام این را به شما توصیه نمی‌کند. 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۸ ، ۱۱:۲۲