چهارشنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۸، ۱۱:۱۸ ب.ظ
به سازمان مدیریت و برنامهریزی، به دولتها و به رئیسجمهور، از جملهی توصیههایی که سالهاست بنده دارم و الان هم توصیه میکنم این است که طرحهای نیمهتمام را در کشور زودتر جمعوجور کنید.
ما چند هزار طرح نیمهتمام داریم؛ طرحهایی که باید سه سال یا چهار سال تمام میشده، اما ده سال یا گاهی بیشتر طول کشیده. چرا؟ یک مقدار از آن مربوط به ضعف مدیریتهاست، بخشی از آن هم مربوط به کمبود منابع است. اگر بخواهیم طرحهای نیمهتمام را تمام کنیم، باید مجدداً طرح اضافه نکنیم؛ و الّا اینها هم نیمهتمام خواهد ماند. بدیهی است که اگر بتوانیم پولمان را صرف کنیم و یک مدرسه بسازیم تا دانشآموزان بتوانند در کلاس سر میز بنشینند، این بهتر از این است که ساخت دو مدرسه را شروع کنیم و هر دو در مرحلهی سفتکاری بماند و تمام نشود؛ در نتیجه، یک دانشآموز هم سر کلاس نخواهد رفت. همت را بالا میگیریم و ساخت دو مدرسه را شروع میکنیم؛ اما یکی هم تمام نمیشود. این بهتر است، یا اینکه بیاییم همان پول را صرف کنیم، یک مدرسه بسازیم و تمام کنیم تا دانشآموزان بروند سر کلاس بنشینند؟
طرحهای منطقهیی: فلانجا فرودگاه، فلانجا جاده، فلانجا اتوبان و... . توقعاتی وجود دارد؛ نماینده هم اینها را به مجلس منتقل میکند و از آنجا به دولت منتقل میشود و در نتیجه، فشار. دولتیها هم بالاخره به هر دلیلی تسلیم میشوند و زیر بار میروند؛ اما نتیجه چیست؟ نتیجه این است که طرحهای نیمهتمام ما اگر در حدود چهار هزار طرح است، میشود پنج هزار، میشود ده هزار. کار سختی است، اما باید آن را تحمل کرد.۱۳۸۳/۳/۲۷
۰
۰
۹۸/۰۱/۰۷